به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
انتشار سند امنیت ملی امریکا که سیاستهای ثابت امریکا برای سلطه بر جهان را بیش از پیش عریان کرد، ادبیات چماق و تهدید و بیتوجهی به تمامی قواعد حقوقی و عرف سیاسی، را مورد تأکید قرار داد. این ادبیات کابویی در سند امنیت ملی، یک بار دیگر اثبات کرد که آنچه ترامپ بیان میکند و یا دستگاههای سیاسی و امنیتی آن به اجرا میگذارند، کنشها و تفکر یک رئیسجمهور دیوانه و یا مواضع فردی نیست و این ساختار امریکاست که امروز برای منافع غیرقانونی و قلدرمآبانه خود، با دیوانگی در مقابل همه جهان حاضر است که بایستد.
این رفتار در بررسی قطعنامه مربوط به بیتالمقدس در شورای امنیت سازمان ملل و پس از آن در مجمع عمومی سازمان ملل با شفافیت دیده شد که چگونه حق رأی دیگر کشورها را با تهدید و خط و نشان نیکی هیل به سخره گرفته است.
این همان دموکراسی چماقداری است که اهالی فتنه در داخل ایران به آرزوی آن، اوضاع داخلی کشور را به بازی گرفتهاند و برای رسیدن به آن مدینه فاضله، اقتصاد و سیاست خارجی را ملعبه دست قرار دادهاند. ماشین رسانهای امریکا، انگلیس و سعودی که با خیزش فلسطینی و جهان اسلام و بینالمللی در مقابل «اراده مشروعسازی اشغالگری» ایستاده روبهروست، برای وارونه نشان دادن بسیاری از حقایق، اتهامات روزمرهای را متوجه ایران میکند و دستگاههای مسئول ساکتند و برخی تحرکات نیز دلالت بر این دارد که محتوای برجام منطقهای و مطلوب امریکا و غرب، با دو روش «بیتحرکی» و یا «مذاکرات مقدماتی» در جریان است. در حالی که هیچ یک از همپیمانان اصلی اروپایی در مجمع عمومی در کنار امریکا نیستند، صهیونیستها، عبادتگاه خود را در زیر مسجدالاقصی افتتاح میکنند و مجوز ساخت ۷هزار واحد مسکونی جدید در قدس شرقی را نیز صادر مینمایند.
حتی اگر بیتالمقدس هیچ برجستگی اعتقادی برای ما نداشته باشد، یک قدرت منطقهای نمیتواند نسبت به رخدادهای منطقهای ساکت باشد و این در حالی است که سعودیها از ترس بدنامی بیشتر در فلسطین، خود را در کنار قدس و فلسطینیها معرفی میکنند و شاه اردن، برای ترامپ رجز میخواند و پوتین در پاسخ به سند امنیت ملی ترامپ، تکیه بر اهرمهای قدرت و تدابیر واکنشی جدید روسیه را به رخ میکشد.
توازن قدرت هم در منطقه و هم در عرصه جهانی که تابلوی آن را در مجمع عمومی شورای امنیت شاهد بودیم، نشان میدهد که منافع انقلابی، اسلامی و سیاسی ایران در مواضع و رویکرد و رفتار فعال و رو به جلوست و تکرار مدل به مذاکره گذاشتن اهرمهای قدرت، ما را به پشیمانی و ورشکستگی در کارکردهای برجام میرساند که اعتماد به امریکا یا دلبستگی به آن را ترویج کردند، در حالی که دیپلماسی منطقهای، ما را در سطح قدرت و عزت بلامنازع قرار داد.